مرور (۱۱)؛ آنیشا اسدالهی

زیر صفحه‌ی «مرور» به وضعیت نویسندگان و فعالان عرصه‌ی مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان می‌پردازد که به هر شکلی از جمله زندانی شدن زیر فشار قرار گرفته‌اند. در این نوبت وضعیت آنیشا اسدالهی، مترجم و فعال کارگری، را مرور می‌کنیم.
آنیشا اسدالهی متولد ۱۳۶۸، مترجم، فعال کارگری و دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی مهندسی برق از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تهران است.
آنیشا اردیبهشت ۱۳۹۸ در روز جهانی کارگر (اول ماه مه) در تجمع اعتراضی کارگران و فعالان کارگری مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت و پس از مدت کوتاهی با قرار کفالت از زندان آزاد شد. او ۲۸ خرداد همان سال بار دیگر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از تحمل ۴۰ روز انفرادی در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ با تودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد. در نهایت دادگاه انقلاب تهران آذر ماه ۱۳۹۸ اسدالهی را به یک‌ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد، ۶ ماه از این حکم و ۷۴ ضربه شلاق به حالت تعلیق درآمد و ۳ ‌ماه از مدت محکومیت تعزیری باقی مانده به مجازات جایگزین حبس از جمله «خدمت به جانبازان» و رونویسی از چند کتاب مورد نظر دادگاه تبدیل شد. او ۱۴ دیماه ۱۴۰۱ راهی زندان اوین شد و ۱ بهمن همان سال آزاد شد.
اما فشارهای حکومت ادامه یافت. ماموران امنیتی بعدازظهر روز دوشنبه، ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، به خانه‌ی آنیشا اسدالهی و همسرش کیوان مهتدی یورش بردند و ضمن تفتیش خانه و توقیف وسایل شخصی، آن‌ها را به بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند.
آنیشا اسدالهی ۲۹ مرداد ۱۴۰۱ پس از تحمل ماه‌ها حبس انفرادی و ممنوع‌الملاقاتی با تودیع قرار وثیقه دو میلیارد تومانی از زندان آزاد شد و اواخر اردیبهشت ۱۴۰۲ در دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهام‌های «اجتماع و تبانی» به ۵ سال حبس، «تبلیغ علیه نظام» هشت ماه حبس و در مجموع به ۵ سال و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید و به شعبه یک اجرای احکام زندان اوین ارجاع داده شد.
پیش از به اجرا درآمدن حکم، آنیشا در آستانه‌ی روز جهانی کارگر، هشتم اردیبهشت ۱۴۰۲، مجددا بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او پس از ده روز با تودیع قرار وثیقه‌ی یک‌ میلیارد تومانی از زندان اوین آزاد شد.
آنیشا اسدالهی چهارم مرداد ۱۴۰۲ برای تحمل پنج‌سال و هشت ماه محکومیت راهی زندان اوین شد. او کماکان در زندان اوین به سر می‌برد و در دوران حبس نیز بارها ممنوع‌الملاقات و ممنوع‌التماس شده است.
از ترجمه‌های او می‌توان به «کارفرمایان یونیفرم‌پوش»، «مارکس و فمینیسم»، «بازتولید اجتماعی و همه‌گیری کرونا»، «کشف دوباره‌ی کولونتای» و «در افق پیش روی ما سرمایه‌داری آدم‌خوار قرار دارد» اشاره کرد.

پست های مرتبط